روانکاوی یا روان تحلیلگری یکی از شناخته شدهترین شاخههای روان درمانی در دنیا است. همه ما کمابیش با روانکاوی آشنا هستیم ولی بیشتر ما آن را به خوبی نمیشناسیم و تصویر درستی از آن نداریم.
اول از همه باید بدانید که روانکاوی معادل مشاوره یا روان درمانی(تراپی) نیست، بلکه یکی از انواع آن است. دوم باید بدانید که هدف از روانکاوی، کمک به درمانجویان برای شناخت بهتر خواستهها، امیال و نیروهای ناخوآگاه خود است که میتوانند بر رفتار، عواطف و احساست کنونی فرد تاثیر بگذارند.
این شاخه از روان درمانی براساس نظریات و تلاشهای زیگوند فروید بنا شده که در واقع به عنوان بنیان گذار مکتب فکری روانکاوی یا روان تحلیلگری (Psychoanalysis) شناخته میشود. شما میتوانید روانشناس مناسب خودرا در داکتاپ پیدا کنید.
روانکاوی یا روان درمانی تحلیلی چیست؟
گفتیم که روانکاوی روی ناخودگاه ما تمرکز دارد. فریود اعتقاد داشت که ضمیر ناخودآگاه، منبع و منشاء امیال، افکار و خاطرات ما است و در زیرِ لایهای از هوشیاری خودآگاهانه قرار گرفته است. او معتقد بود که اختلالات و مشکلات روانی تحت تاثیر ضمیر ناخودآگاه ما هستند.
روانکاوی به بررسی نحوهی اثرگذاری ناخودآگاه بر افکار و رفتار ما میپردازد. روان تحلیلگری معمولاً با بررسی تجربیات کودکی همراه است. روانکاو در جلسات درمانی تلاش میکند تا ببنید که رویدادهای دوران کودکی چگونه شخصیت کنونی فرد را شکل دادهاند و چگونه بر اقدامات الآن او تاثیر می گذارند.
روانکاوی چگونه کار میکند؟
روانکاوها معمولاً زمان زیادی را صرف گوش دادن به صحبت مراجعین در مورد زندگیشان میکنند. برای همین به شیوهی روانکاوی در زبان انگلیسی «Talking cure» یا گفتوگو درمانی هم میگویند. روان درمانگر در حین صحبتهای درمانجو، به دنبال الگوها و رویدادهایی میگردد که ممکن است نقشی در ایجاد مشکلات فعلی او داشته باشند.
تکنیکهای روانکاوی
خودِ روانکاوی یک تکنیک نیست، بلکهی شاخهای از روان درمانی است که میتواند شامل انواع تکنیکها بشود. برخی از تکنیکها و روشهایی که در روانکاوی استفاده میشوند عبارتاند از:
- تداعی آزاد
- تحلیل انتقال
- یافتن سازوکارهای دفاعی و احساساتی که درمانجو از آنها مطلع نیستند
- تحلیل و تعبیر خوابها
فرآیند روانکاوی
درمانجویانی که تحت روان درمانی تحلیلی قرار میگیرند، معمولاً هفتهای یک بار با مشاور (روانشناس یا روانپزشک) دیدار میکنند و ممکن است این جلسات هفتگی به مدت چند هفته، چند ماه یا حتی چند سال ادامه پیدا کند. در طی این فرآیند، امید درمانگر این است که به درمانجو کمک کند تا آگاهی و دانش بیشتری نسبت به نیروهای ناخودآگاه پیدا کند. نیروها و تکانههایی که شرایط روانی کنونی او را شکل دادهاند.
ممکن است برای شما سخت باشد
فرآیند روانکاوی برای برخی از درمانجویان دشوار است. بخش اعظم جلسات روان درمانی صرف صحبت در مورد تجربیات گذشته، روابط مختلف و احساسات میشود که بسیاری از آنها در خصوصیترین حالت ممکن هستند. در طی این صحبتها، نیروهای ناخودآگاه شما فاش میشوند و این ممکن است شما را معذب یا خجالت زده کند. اما همه اینها به کنار، روانکاوی برای خودشناسی عمیقتر و مواجه با احساساتی که توصیفشان برایتان دشوار است، بسیار موثر است.
مواجه با نیروهای ناخودآگاه
رویکرد روان تحلیلگری معمولاً شامل تحریک پاسخهای احساسی و غلبه بر سازوکارهای دفاعی است. این کنار زدن سدهای دفاعی و رسیدن به ناخودآگاه آسان نیست و معمولاً در مواجه با خاطرات تلخ، استرس آور و تحریک کننده رقم میخورد. خودکاوی و شناخت هرچه بهتر احساسات، رفتار و تجربیات به شما کمک میکند که نیروهای ناخودآگاه خود را بهتر بشناسید. نیروهایی که بر رفتار، روابط و درک شخصی از خودتان اثر میگذارند و ممکن است در این موارد اختلال ایجاد کنند.
علاوه بر اینها، روان تحلیلگری میتواند به شما کمک کند تا روشهایی را برای مقابله بهتر با مشکلاتِ آینده فرا بگیرید. شما میآموزید به جای این که از روشهای دفاعی ناسالم کمک بگیرید، احاساسات خود را بهتر درک کنید و میتوانید با شیوههای سازندهتری با آنها برخورد کنید.
مزایا و معایب روانکاوی
تمامی رویکردها در علم روان شناسی و روان درمانی، مزایا و معایب خاص خود را دارند. در مورد روانکاوی هم همین است. این که فواید و عیوب بالقوهی یک روش درمانی چه باشند، به عوامل بسیاری بستگی دارد که از ترجیحات شخصی تا وخامت مشکلات روانی را دربر میگیرد.
در چند دههی اخیر، پژوهشها و مطالعات زیادی روی تاثیرگذاری و فواید این رویکرد روان درمانی انجام شده است. روانکاو محیطی همدلانه و عاری از قضاوت را برای درمانجو میسازد تا او احساس امنیت کرده و بتواند احساسات و افکاری که باعث استرس و مشکلات در زندگیاش میشوند را نمایان کند.
گاهی اوقات تنها اشتراک گذاری و توصیف کلامی این فشارها در شرایطی که بین درمانجو و درمانگر یک ارتباط درمانی شکل گرفته، بسیار مفید است. همچنین پژوهشها نشان میدهد که این شکل از خودکاوی میتواند به مرور زمان باعث رشد احساسی و عاطفی شود.
روانکاوی چقدر موثر است؟
هرچند که انتقادات زیادی نسبت به این شیوهی روان درمانی مطرح میشود، مطالعات جدید نشان میدهند که روانکاوی برای درمان طیف وسیعی از اختلالات روانی موثر است. به طور کلی آنچه در پژوهشهای مختلف دیدیم، این است که روانکاوی به اندازهی سایر روشهای درمانی موثر است.
کسی را میشناسم که از روانکاوی نتیجه نگرفت!
زمانی میخواستم به دلیل مشکلی به مشاور روانشناس مراجعه کنم. از دوستم که تجربهی زیادی در مورد مشاوره روانشناسی داشت خواستم که مرا راهنمایی کند. او به من گفت که روانکاوی اصلاً خوب نیست و جواب نمیدهد. البته که اینطور نبود و من خیلی زود نتایج خیلی خوبی از روانکاوی گرفتم.
وقتی در مورد یک شیوهی درمانی صحبت میکنیم، نمیتوانیم به نظرات و تجربیات شخصی چند نفر اکتفا کنیم. باید تعداد زیادی از افراد را در شرایط مشابه بررسی کنیم. مثلاً شاید دوست من به هر دلیل با درمانگر خود ارتباط خوبی برقرار نکرده بود. برای یافتن میزان اثرگذاری یک روش روان درمانی، باید به سراغ پژوهشها و مطالعات علمی برویم که جامعه آماری گستردهتری را مورد بررسی قرار میدهند.
یکی از معیارهای بررسی اثرگذاری شیوههای روان درمانی، کاهش یا بهبودی علایم ناشی از اختلال روانی است. نتایج یک پژوهش نشان داد که روان درمانی تحلیلی در بلند مدت در کاهش علایم اختلالات روانی مختلف، اثرگذاری متوسط تا عالی دارد. نتایج پژوهش وسیع دیگری حاکی از اثرات کوتاه مدت خوب روانکاوی بر کاهش علایم بود. پژوهش دوم نشان داد که این روش اثرات درمانی موثری روی علایم جسمی ناشی از اختلالات روانی، علایم افسردگی و نشانههای اضطرابی دارد.
حرف آخر
روانکاوی فقط یکی از روشهای ارتقای سلامت روانی که میتوانید از آن بهره ببرید. شاید شیوهی دیگری برای شما مناسبتر باشد. شاید هم برای شرایط خاص شما، روان درمانی تحلیلی بهترین انتخاب باشد. با مشاور روانپزشک یا روانشناس خود در مورد شیوههای درمانی صحبت کنید تا ببینید که بهترین شیوهی روان درمانی برای وضعیت منحصر به فرد شما چیست.
روانکاوی برای درمان و بهبود مشکلات زیر موثر نشان داده است:
- اختلال وسواس جبری (OCD)
- افسردگی
- بیماریهای روانتنی
- فوبیاها
- اضطراب
- مشکلات هویتی
- مشکلات یا آسیبهای عاطفی
- مشکلات در روابط اجتماعی و عاطفی
- مشکلات جنسی
دیدگاه ها