سایکوز چیست؟
سایکوز یک اصطلاح همهگیر است که آن را اینطور معنی میکنند: تجربیات حسی فردیای که وجود ندارند یا شکلگیری باورهایی که پایه و اساس منطقی ندارند.
در حین بازهای که حملات سایکوز رخ میدهد شخص ممکن است پندارها یا اوهامی را تجربه کند یا چیزهایی بشنود که درواقع وجود ندارند. این اتفاق میتواند به شدت فرد را بترساند تا جایی که به خودش یا دیگران آسیب وارد کند. این رابطهی معیوب با واقعیت از تجربهی ادراکی که با وجود نبود هیچگونه محرکی رخ میدهد ناشی میشود. برخی از افرادی که مبتلا به این بیماری میشوند از کمبود انگیزه، کنارکشی اجتماعی، مشکلات خواب، افسردگی و استرس نیز رنج خواهند برد. به دلیل جدیت این اختلال، در صورت بروز علائم آن در خود یا اطرافیانتان بهتر است هرچه سریعتر به روانپزشک متخصص مراجعه کنید.
علل اختلال روانپریشی نامعین
علل اصلی ایجاد این اختلال هنوز پشت پردهای از ابهام قرار دارند، اما دلایل اصلیای که تاکنون شناخته شدهاند، به این صورت هستند که برایتان توضیح میدهیم. آزمایشاتی که روی افرادی که از سایکوز رنج میبردهاند انجام شده نشان از کم شدن مادهی خاکستری مغز آنها دارد. این میتواند توضیحی برای تغییر در روند فکریشان باشد.
فرضیهی دیگری که برای به وجود آمدن این اختلال وجود دارد عوامل ژنتیکی است. تحقیقات نشان داده که میان این اختلال و شیزوفرنی و اختلال شخصیت مرزی شباهتهایی در عوامل ژنتیکی تاثیرگذار وجود دارد. نوعی از سایکوز وجود دارد که پس از مدت کوتاهی از زایمان رخ میدهد، که این زمان به طور معمول دو هفته است. دلایل دقیق این پدیده مشخص نیست، اما عدهای از محققان باور دارند که به دلیل اختلال در ساعت خواب و سطوح هورمونی است. گاهی پارکینسون و تومورهای مغزی، آلزایمر، اچآیوی، سیفلیس و سکته نیز منجر به این عارضه میشوند.
تشخیص اختلال روانپریشی نامعین
در صورتی که این اختلال در مراحل اولیه شناسایی شود اثرات بلند مدتش را میشود به میزان خوبی تغییر داد. اما این عارضه آنقدر آرام پیشروی میکند که گاهی تا سالها حضورش حس نمیشود. هیچ تست بیولوژیکیای برای تشخیص سایکوز وجود ندارد، اما اگر شخص جوانی به تدریج از اجتماع کنارهگیری کند، در مدرسه و محل کار عملکرد ضعیفتری نشان دهد یا تشویش و پرخاشگری بیدلیل پیدا کند، باید شروع به نگرانی و انجام آزمایشات اولیه کرد.
پزشکان با سوال در مورد علائم، تجربیات، افکار و اعمال روزانه و سابقهی بیماری در خانواده سعی میکنند از وضعیت روانی بیماران مشکوک به سایکوز سر در بیاورند. همچنین با اسکنهای مغزی EEG و روشهای دیگر احتمال ضربه به مغز، صرع یا هذیان را خط میزنند تا مطمئن شوند که بیماری تنها مربوط به اختلال روانپریشی نامعین است. پس از این که مطمئن شدند اختلال تنها روانی است و مربوط به عوامل فیزیکی نیست، با یک پرسشنامه از وجود اختلال مطمئن میشوند.
علائم اختلال روانپریشی نامعین
این اختلال چنان تاثیر شدیدی بر مغز، آگاهی و تجربهی افراد میگذارد که تاثیرات آن در سطوح و به شیوههای مختلفی خود را نشان میدهد. یکی از علائم شایع در این اختلال عدم توانایی در تمرکز دقیق است. استرس و تشویشی که این عارضه ایجاد میکند میتواند باعث شود که بیاندازه و بیرویه بخوابید، یه دچار کمبود خواب شوید. اما ایجاد خلل در روند خواب به هر طریق تقریبا قطعی است.
بیماری دیگری که ممکن است با این عارضه همراه شود افسردگی است و در مواردی بیماران تلاش به خودکشی میکنند. همچنین پندارهای بیپایه و اوهام باعث ایجاد مشکلات فراوانی میشوند. مثلاً مختل شدن زندگی اجتماعی از این دسته است. شکاکیت، کنارهگیری از خانواده، دوستان و اجتماع و ناتوانی در سخن گفتن و حفظ موضوع مورد بحث از جمله علائم این بیماری هستند.
درمان و بستری اختلال روانپریشی نامعین
درمان این اختلال غالباً با دارو انجام میشود، اما درمانهای جانبی با توجه به این که روانپریشی با کدام بیماری همزمان شده است، تفاوت دارند. برای مثال در صورتی که بیمار اختلال روانپریشی کوتاهمدت داشته باشد، چیزی میان یک روز تا یک ماه کافی است تا درمان شود. اختلال هذیانی در ترکیب با سایکوز یک ماه یا بیشتر به طول میانجامد. بیمار با اختلال شخصیت مرزی ممکن است غالبا در مرحله شیدایی خود روانپریشی را نیز تجربه کند. همچنین افرادی که اسکیزوفرنی یا اسکیزوافکتیو هستند مشخص نیست که تا چه زمان این علائم را در خود نشان دهند و باید تا حد ممکن تحت درمان قرار گیرند.
داروهای درمانی ویژه بیماران سایکوز
دستهای از داروها وجود دارند که به نام داروهای ضدروانپریشی شناخته میشوند و علائم این عارضه را کاهش میدهند. هنگامی که این داروها در موارد دیگری مانند اسکیزوفرنی استفاده میشوند تنها علائم روانپریشی را از بین میبرند و خود بیماری مرکزی در لایهی زیری را درمان نمیکنند.
آنتیسایکوتیکها دو نسل دارند، نسل اول آنها که پنجاه تا هفتاد میلادی معرفی شد، شامل سه دسته است. فنوتیازینها شامل کلرپرومازین، فلوفنازین، تیوریدازین، تری فلوپرازین و پرومتازین، بوتیروفنونها شامل دروپریدول و هالوپریدول و تیوگزانتینها شامل فلوپنتیکسول و تیوتیکسن. این داروها تنها گیرندههای دوپامینی مغز را غیرفعال میکردند تا بیمار آرام و خنثی شود.
نسل دوم آنتی سایکوتیکها که معروف به آتیپیک نیز هستند شامل الانزاپین، کلوزاپین، آریپیپرازول، کلوزاپین و ریسپریدون میشوند که از دههی هفتاد به بعد روی کار آمدند و علاوه بر گیرندههای دوپامین، گیرندههای سروتونین را نیز محدود میکنند.
همچنین در مواردی که بیمار بیقرار میشود و حرکات شدید انجام میدهد، پرستارها با نگه داشتن بدن وی و تزریق کلرپرومازین یا داروهای مشابه او را خنثی و بیحرکت میکنند. استفادهی طولانیمدت از این داروها میتواند منجر به دیسکینزی (کندی حرکات ارادی یا حرکات مکرر غیر ارادی) شود.
دیدگاه ها